با کامیونم زیر پل گیر کردم. پشت سرم هم چند کیلومتر ترافیک راه افتاده… افسر رسیده بعد از اینکه بیسیم زده میپرسه، گیر کردی؟ : پـ نـ پـ جون جناب این پل رو بار زده بودم ببرم برسونم وسط راه گازوئیل تموم کردم.
پ ن پ جدید سال 1391
رفتیم رستوران گارسون اومده میگه:منو بیارم خدمتتون؟؟؟ پ نه پ… علم غیب دارم خودم حدس میزنم و سفارش میدم…
- آخه تو آدمی؟؟؟؟؟ - پَ نه پَ؛ تو آدمی! بخشهایی از مکالمه آدم و حوا !
گاو اولی : ماااااااااااااااا گاو دومی : مااااااااااااا؟؟؟؟؟ گاو اولی : پَ نــه پَ اونا !
سر کلاس دستمو بلند کردم استاد میگه سوال داری ؟ پَــ نَ پَـــ ” های هیتلر”
حواسم نبود با صورت رفتم تو در، میگه ندیدیش؟ میگم پـــ نه پــــــ من دارکوبم مى خوام با منقار یه سوراخ برا خودم باز کنم برم تو
به یارو راننده میگم: آقا اگه میشه یکم سریعتر ، الان هواپیما میپره… میگه: بسلامتى مسافرین؟ پــ نه پـــ فندک هواپیما دیشب دستم جامونده، میرم بدم به رانندش!
رفتم کتاب فروشی میگم بوف کور دارین؟ میگه کتابشو؟ گفتم : پ ن پ خودشو ، یه فرد خیر پیدا شده که حاضر تمامِ هزینه های درمانشو متقبل شه…..!
رفتیم کبابی، گربه زل زده تو چشمام! دوستم میگه آخی گشنشه گوشت میخواد؟! په نه په گارسونه اومده ببینه کمی کسری چیزی نداشته باشیم!
نفس نفس زنون خودم رو رسوندم به اتوبوس راننده میگه می خوای سوارشی؟ پَ نه پَ اومدم سفر خوشی رو براتون آرزو کنم
به مامانم میگم یه چیز بنداز رو بابا خوابه … میگه پتو خوبه؟ پ نه پ میز ، میز خوبه
تو فرودگاه دارم با رفیقم حرف میزنم یارو داره رد میشه میپرسه: شما ایرانی هستین؟ میگم: پـَـــ نــه پـَـَــــ ما چینی هستیم فقط روی ما فارسی ساز نصب کردن
بابام از اداره زنگ زده خونه بعداز کلی احوال پرسی میگه دخترم خودتی؟ میگم: پـَــــــــ نَ پَـــــــــ به سیستم تلفنباک بانک تجارت خوش آمدید برای پرداخت قبوض شماره ?،برای اطلاع از موجودی حساب شماره ?? گفت زهر مار و قطع کرد .دیدم ظهر عصبانی اومد توی اتاق.گفت اگه یه بار دیگه بگی پَــــ نَ پَـــــ دیگه تو این خونه نمیخوابی….گفتم یعنی بیرونم میکنی بابا؟گفت پَـــ نَ پَــــ خونه رو عوض میکنم
کامپیوترم یه ویروس گرفته بود رفتم کلی پول آنتی ویروس اورجینال دادم بعد سه ساعت اسکن ویروسه رو پیدا کرده پیغام داده: آیا مطمئن هستید که می خواهید این ویروس را حذف کنید؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام ازش نگهداری کنم بزرگ بشه، بشه عصای دستم نور چشام…
با دوستم رفتیم تو یه مغازه ی شلوغ که عسل طبیعی میفروشه؛ نوبت ما که میشه طرف میگه:شمام عسل میخواین!؟ ، پـَـَـــ نــه پـَـَـــ دوتا زنبوریم اومدیم استخدام شیم
ساعت 3 نصف شب زنگ زدم به یه نفر! فوت میکنم تو گوشی. میگه مزاحمی ؟ میگم پ نه پ انجلینا جولی هستم خواستم بهت بگم دوستت دارم خیلی زیاد الهی که خوشت بیاد.
میگن کریستف کلمب وقتی رسید به آمریکا سرش رو از پنجره کشتی کرد بیرون از یک سرخ پوست پرسید داداش اینجا آمریکاست؟ سرخ پوسته گفت: پ ن پ ژاپونه، ما هم چون شلوار پامون نیست از خجالت قرمز شدیم!
دوستم در یخچال رو باز کرده، دیده هیچ توش نیست. میپرسه: واقعا خالیه!؟ پ ن پ هیدنشون کردیم که غریبه ها نبیننشون!
*از دل درد دارم می میرم. جلوی دستشویی دارم پیچ و تاب می خورم. بعد از ? ساعت طرف اومده بیرون میگه دستشویی داری؟ میگم پ ن پ دیدم فضای مناسب و دلبازیه اومدم موج مکزیکی تمرین کنم
نظرات شما عزیزان: